منو
سبد خرید

قیمت روز طلا : 5,525,000

بلاگ RSS Feed

11 مهر 1396 کتاب راونل ها - جلد دوم (ازدواج وینتربورن)  - فصل سیزدهم
eghli 0 1726
وقتی وارد اتاق نشیمن پر از جار و جنجال و شادی شد، روحش سبک شد. وست و دوقلوها روی زمین مفروش نشسته بودند و بسته بندی جعبه ها را باز می کردند، درحالیکه کتلین در گوشه ای مشغول بازکردن مکاتبات و نامه..
11 مهر 1396 کتاب راونل ها - جلد دوم (ازدواج وینتربورن)  - فصل چهاردهم
eghli 0 1805
تلگرام دفتر پستآقای رایز وینتربورنخیابان کورک لندنمطلع باش که پدر همسر من کنت کاربری مرحوم شده. هرچند ایده آل من نیست ولی حضورت در همپشایر خوشامد گفته میشه.ممنون میشم اگه برای لیدی ترنر بادوم ..
11 مهر 1396 کتاب راونل ها - جلد دوم (ازدواج وینتربورن)  - فصل پانزدهم
eghli 0 1736
پاندورا با التماس گفت: " پسرعمو دوون شما بازی نمی کنید؟ ما به بازیکنان بیشتری نیاز داریم وگرنه بازی زیاد طول نمی کشه. " او به همراه کاساندرا پشت میز بازی اتاق نشیمن طبقه دوم نشسته بود، جایی که همگی آن..
11 مهر 1396 کتاب راونل ها - جلد دوم (ازدواج وینتربورن)  - فصل شانزدهم
eghli 0 2002
هلن طوری سرش را پایین آورد انگار که روی رفوی لباس روی پاهایش متمرکز شده است. احساس کرد چیزی در معده اش سقوط کرد. به نوعی دستانش به کار آشنای سوزن زدن و دوختن قسمت پاره شده پیراهن ادامه دادند. افکار وح..
11 مهر 1396 کتاب راونل ها - جلد دوم (ازدواج وینتربورن)  - فصل هفدهم
eghli 0 1593
در حینی که هلن از اتاقش بیرون خزید و در میان سایه ها به سمت سرسرای طبقه بالا رفت، ساعت دیواری از فاصله ای دور شروع به نواختن زنگ کرد. رایز در اتاق مهمان در قسمت شرقی ساختمان اسکان داده شده بود و هلن ب..
11 مهر 1396 کتاب راونل ها - جلد دوم (ازدواج وینتربورن)  - فصل هجدهم
eghli 0 1739
رایز درک نمی کرد چرا امشب هلن تا این حد آسیب پذیر بنظر می رسید، چیزی باعث اضطرابش شده که نمی خواهد توضیح دهد. او همیشه تودار است. همین رمز و راز هلن و دوری او از دیگران رایز را محسور کرده بود. خدا به ..
11 مهر 1396 کتاب راونل ها - جلد دوم (ازدواج وینتربورن)  - فصل نوزدهم
eghli 0 1744
کاساندرا که روی یک صندلی زانو زده و از میان پنجره اتاق پذیرایی بیرون را تماشا می کرد گفت: " یه کالسکه وارد جاده شد. تقریباً داره به خونه می رسه. "قرعه به نام وست افتاده بود تا لیدی برویک و ندیمه های..
11 مهر 1396 کتاب راونل ها - جلد دوم (ازدواج وینتربورن)  - فصل بیستم
eghli 0 1697
" پاهات رو روی هم ننداز، پاندورا. به طور کامل صندلیت رو اشغال کن. کاساندار، سعی نکن تمام پف و طبقات دامنت رو وقتی میشینی به سمت بیرون پرت کنی. " لیدی برویک با توجه به تجارب زیادی که در آموزش بانوان جو..
11 مهر 1396 کتاب راونل ها - جلد دوم (ازدواج وینتربورن)  - فصل بیست و یکم
eghli 0 2535
روز بعد در میان هیجان زیاد و رفت و آمد مستخدمین صرف بسته بندی و پر کردن صندوق ها، جامه دان ها، جعبه های لوازم آرایش، کیف های چرمی و جعبه های کلاه برای تک تک اعضای خانواده به جز وست شد. همانطور که قرار..
11 مهر 1396 کتاب راونل ها - جلد دوم (ازدواج وینتربورن)  - فصل بیست و دوم
eghli 0 1627
در میان نا امیدی هلن، در طول هفته اول اقامتشان در لندن فرصت کمی برای دیدن رایز بوجود آمد. بعد از روزها غیبت رایز از محیط کارش، کارها روی هم انباشته شده و موضوعات زیادی وجود داشت که نیازمند توجه او بود..
11 مهر 1396 کتاب راونل ها - جلد دوم (ازدواج وینتربورن)  - فصل بیست و سوم
eghli 0 1759
همه جای هلن تیر کشید، انگار که درون شعله های آتش انداخته شده است. بعد نمی توانست چیزی به جز تپش های وحشیانه قلبش را احساس کند که انگار پشت دری بسته جیغ می کشید. بدون اینکه نگاهش را بالا بیاورد تواضع ک..
11 مهر 1396 کتاب راونل ها - جلد دوم (ازدواج وینتربورن)  - فصل بیست و چهارم
eghli 0 1659
بعد از اینکه آنها از کالسکه خانوادگی پیاده شدند، کاساندرا پرسید: " هلن، مطمئنی اتفاق بدی نیفتاده؟  تو خیلی ساکت شدی و چشمات هم بی فروغ شده. "" سرم یه کوچولو درد می کنه. همش همین. "" اوه، خیلی متاس..
نمايش 133 تا 144 از 265 (23 صفحه)

نام و موبایل خود را وارد کنید

نام
موبایل